منِ حیرت انگیز!
- يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۵۹ ب.ظ
- ۰ نظر
انگار همین دیروز بود که وبلاگ را راه انداختم و اولین گزارشم را با ذوق و شوق و وسواس همیشگی ام در آن گذاشتم... نمی دانم چندبار نوشتم و پاک کردم تا بالاخره توانستم یک گزارش از توی نوشته هایم بیرون بکشم. چقدر نوشتن برایم سخت بود، درست مثل الآن!
یکبار سر کلاس، استاد لیست وبلاگ ها را باز کردند و به طور تصادفی به چند وبلاگ سر زدند. از قضا یکی از آنها وبلاگ من بود. آنموقع دوستان همکلاسی ام هم مثل خودم با گزارش نویسی مشکل داشتند و با دیدن وبلاگ من که حتی از جلسۀ صفرم هم در آن گزارش نوشته بودم، زمزمه های نارضایتی شان بلند شد!... استاد گفتند گزارش جلسۀ صفرم را بلند بخوانم. بعد به عنوان نمونۀ یک گزارش خوب از آن تعریف کردند. نمی دانید چقدر کِیف می دهد وقتی استادتان از کارتان تعریف کند!
این هم یک خاطرۀ خوب از کلاس :)
- ۹۶/۰۳/۲۱